آلکاتراس در ایالات متحدهی آمریکا
فهرست را با جزیرهای شروع میکنیم که احتمالاً معروفترین جزیرهی تسخیر شده در میان این دوازده مورد است. احتمالاً برخی از فیلمهایی که دربارهی این زندان افسانهای ساخته شده است را دیدهاید؛ یا داستانهایی دربارهی سلول D افسانهای شنیدهاید که نام دیگرش «چاله» است.
اگر بخواهیم از فعالیتهای ماوراءالطبیعی صحبت کنیم، این سلول، فعالترین مکان در زندان به شمار میرود. شایعه شده است که در چند مورد، زندانیها سرتاسر شب را از وحشت، جیغ میکشیدند و مدعی بودند که یک موجود شیطانی قصد داشته آنها را خفه کند.
جزیرهی هارت در ایالات متحدهی آمریکا
بنا به منابع مختلف، بیش از یک میلیون نفر در گودالهای عمیق جزیرهی هارت مدفون شدهاند. در زمان قدیم، این جزیره به عنوان مرکز ترک مواد مخدر، زندان، تیمارستان زنانه، پایگاه موشکی جنگ سرد و منطقهی قرنطینهی تب زرد مورد استفاده قرار میگرفته است.
جزیرهی هارت به نام «جزیرهی مردگان» شناخته میشود، که اسم بامسمایی نیز برای آن به حساب میآید. تاکنون بیش از 85 هزار جسد در گورهای دستهجمعی کشف شده است و این رقم همچنان رو به افزایش است. امروزه این جزیره، میزبان یک زندان است و بنا به گفتهی زندانیان، چندین مورد فعالیتهای ماوراءالطبیعی در گذشته در آن رخ داده است.
جزیرهی مرد مرده در کانادا
طبق تاریخچهی موجود دربارهی وقایع پس از دورهای که مردمان اسکوامیش در بریتیش کلمبیا ساکن بودند، در این جزیره، اتفاقی بسیار عجیب و غریب به وقوع پیوست. طی جنگی که بین قبایل شمالی و جنوبی در جزیره رخ داد، جنوبیها 200 جنگجوی شمالی را اسیر کرده و بلافاصله به قتل رساندند. صبح روز بعد، جنوبیها در همان نقطهای که اجساد را انداخته بودند، «گلهای آتش شعلهور» مشاهده کردند. بعد از آن، بلافاصله با وحشت از جزیره گریختند.
علاوه بر آن، طی 100 سال گذشته، مدام به فهرست فعالیتهای ماوراءالطبیعی که در این جزیره وجود داشته است، افزوده میشود. بسیاری مدعی شدهاند که صدای شکستن شیشه، جیغهای غیرانسانی، صدای آوازهای شبحوار، چشمهای درخشان در مه، نورهای اسرارآمیز و غیره شنیده و دیدهاند. تلاشهای بسیاری برای تبدیل جزیره به شهربازی و بعد از آن، به پایگاه نیروی دریایی، انجام شد؛ اما هر دو طرح به دلایلی که عموم مردم از آن بیخبر هستند، با شکست روبرو شد.
جزیرهی عروسکها در مکزیک
قبلاً، در دههی 1950، جولیان سانتانا باررا تنها ساکن این جزیره بود. یک روز در ساحل جزیره، جسد یک دختر کوچک را پیدا کرد که در شرایطی اسرارآمیز غرق شده بود. ظاهراً روح آن دختر پیوسته به سراغ جولیان میرفته است؛ و او برای آنکه دختر را شاد کند، شروع کرد به آویزان کردن عروسک از تکتک درختانی که میتوانست در جزیره بیابد. اخیراً داستانهایی دربارهی شواهدی عینی وجود دارد که حرکت کردن و پچپچ عروسکها را در شب دیدهبودند.
عجیبتر از همه اینکه، 50 سال بعد از آن، جولیان درست در همان جایی که جسد دختر را پیدا کرده بود، خود را غرق کرد.
جزیرهی وایت در انگلستان
چندین مورد فعالیت ماوراء الطبیعی در این جزیره گزارش شده است؛ اما دو نقطهی خاص در این جزیره، بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. اول باغهای گیاهشناسی که درست در مکانی واقع شدهاند که قبلاً میزبان بیمارستان سلطنتی بیماریهای ریوی بوده است. چندین بار گزارش شده است که افرادی ناشناس در باغ ناله و گریه سر میدادند.
مورد دیگر، خانهی قدیمی ارباب نایتون جورج است. این خانه از دههی 1800 تخریب شد؛ اما به نظر میرسد که نیمهشب هر سال نو، شبح ارباب در آنجا ظاهر میشود.
جزیرهی گایولا در ایتالیا
این جزیرهی متروکه در خلیج ناپل، روزی مظهر ثروت بود؛ اما چندین رویداد اسرارآمیز و بدشگون آن را تغییر داد. در دههی 1920، بدن بیجان صاحب جزیره، پیچیده در فرش خانهاش پیدا شد. اوتو گرانبک آلمانی صاحب بعدی جزیره بود؛ اما مالکیت او نیز مدت زیادی به طول نیانجامید. مدتی پس از خرید جزیره، به سکتهی قلبی دچار شد.
صاحب بعدی آن یک تاجر ثروتمند سوئیسی بود که خودکشی کرد. جیانی اگنلی، مدیر شرکت خودروسازی فیات، مالک بعدی بود و سرنوشتی مشابه را تجربه کرد. برادرزادهی وی، که پس از او مالک جزیره شد، از نوعی سرطان به شدت نادر به دیار باقی شتافت. آخرین مالک جزیره، کمی بعد از خریدن آن، توسط آدمربایان دزدیده میشود. جزیرهی گایولا از آن زمان به بعد، دیگر فروش نرفت.
جزیرهی پووجلیا در ایتالیا
در دههی 1800، این جزیره، ایستگاه قرنطینهی طاعون بابونیک بوده است. به نقل از منابع مختلف، ساکنینی که کوچکترین اثری از این بیماری را نشان میدادند، برخلاف خواست خود در اینجا رها میشدند. اگر این شایعات حقیقت داشته باشد، معنایش این است که حدوداً 50% از خاک جزیره متشکل از بقایای انسانهای مرده است.
در دههی 1930، جزیره به یک نوانخانه تبدیل شد. یکی از پزشکان این نوانخانه، آزمایشهایی وحشتناک بر روی بیماران انجام میداد. در نهایت، به جنون رسیده و خود را از برج ناقوس جزیره به پایین پرت کرد. مدتی بعد، برج ناقوس از آنجا برداشته شد؛ اما مردمان محلی مدعی هستند که هنوز انعکاس صدای آن را از جزیرهی متروکه میشنوند.
طی سالهای اخیر، چندین شرکت ساخت و ساز ایتالیایی تلاش کردهاند ساختمان قدیمی بیمارستان را بازسازی نمایند؛ اما در نهایت، ناگهان بدون هیچ توضیحی همهی فعالیتهای خود را متوقف کردند. امروزه این جزیره هم برای مردم محلی و هم برای گردشگران بسته شده است.
داکسا در کرواسی
مالکان داکسا از سال 2013 تاکنون در تلاش برای فروش جزیره بودهاند و قیمت آن را تا 1?5 میلیون دلار کاهش دادهاند. چنین قیمتی، برای یک جزیرهی خصوصی با مساحت 12 هکتار با چندین ساختمان تاریخی، بسیار مضحک است. نهتنها خریداری برای این جزیره وجود ندارد؛ بلکه مردم حتی نمیخواهند از نزدیکی آن عبور کنند. داکسا صحنهی یک قتلعام بیرحمانه در سال 1944 بوده است. در این قتلعام، 53 فرد مشکوک به همکاری با نازیها اعدام شدند و اجساد آنها در فضای باز رها شد تا بپوسد. از آن زمان تاکنون، داستانهای بیشماری از فعالیتهای ماوراءالطبیعی در آنجا شنیده میشود.
در سال 2009، مردمان محلی چندین گور دستهجمعی در جزیره پیدا کردند. کمی پس از آن، مقامات دست به جستجویی مفصل زدند و در نهایت تعداد بیشتری جسد مذکر بزرگسال پیدا کردند. هویت بیشتر قربانیان ناشناخته است و امروزه بیشتر مردمان محلی حتی از رفتن به نزدیکی جزیره نیز خودداری میکنند.
ووزروژدنیا در مرز میان ازبکستان و قزاقستان
ووزروژدنیا (جزیرهی تولد دوباره) یکی از بزرگترین محلهای انجام آزمایشات بیولوژیکی در دوران شوری بوده است. مهندسی ژنتیک طاعون بابونیک و آبله در این جزیره انجام شد، که جان افراد بسیاری را نیز گرفت. دانشمندان همچنین این مواد را در هوا رها کردند و اثرات آن را بر حیوانات ثبت نمودند. در سال 1988، مقامات در تلاش بودند تا با خیساندن همهی باکتریهای سیاهزخم در سفیدکننده، مهروموم کردن آن در ظروف استوانهای از جنس فولاد ضدزنگ و دفن نمودن آنها، مدارک و شواهد برنامههای تسلیحاتی خود را از بین ببرند. آنها در انجام این برنامه موفق نبودند و باکتریهای سیاهزخم از خاک بیرون آمدند.
این مسئله نهتنها خاک جزیره، بلکه آبهای زیرزمینی آن را نیز مسموم کرد. امروز به همین دلیل، کل حوضهی شرقی دریای آرال به طور کامل خشک شده است. جای تعجبی ندارد که این «جزیرهی تولد دوباره» لقب «بمب ساعتی در قلب آسیا» را با خود به دوش میکشد.
جزیرهی کورگیدور در فیلیپین
جزیرهی کورگیدور میزبان یکی از بزرگترین خودکشیهای دستهجمعی تاریخ بوده است. طی جنگ جهانی دوم، ژاپنیها در سال 1942 این جزیره را غارت کردند؛ اما در نهایت آمریکاییها در سال 1945 آن را بازپسگرفتند. پس از آخرین مبارزه، 3000 سرباز ژاپنی تصمیم گرفتند با حبس نمودن خود در چندین کانال زیرزمینی موجود در جزیره، خودکشی کنند تا اسیر نشوند. به نقل از داستانهایی که افراد محلی تعریف میکنند، برخی از سربازان ژاپنی هرگز جزیره را ترک نکردند…
جزیرهی اوکیناوا در ژاپن
اوکیناوا تاریخچهای مشابه داستان کورگیدور دارد. طی جنگ جهانی دوم، این جزیره شاهد 82 روز تخریبی بود که جان 13000 سرباز آمریکایی، 90000 سرباز ژاپنی و بیش از 100000 غیرنظامی را گرفت. در پایان، 4000 سرباز ژاپنی باقیمانده، برای اجتناب از اسارت توسط دشمن، بهصورت دستهجمعی خود را کشتند. در سالهای پس از جنگ، داستانهای مختلفی از بیمارستانهای روحزده، هتلهای ترسناک، خودکشیهای مکرر در نقاط عجیب و حتی توقف ساختوساز به دلیل گزارش فعالیتهای ماوراءالطبیعه به گوش میرسد.
جزیرهی نورفلک در استرالیا
در نگاه اول، نورفلک، جزیرهای بدیع و مسحورکننده در دوردست به نظر میرسد؛ اما در واقع، ترسناکترین نقطه در استرالیا به شمار میرود. جزیرهی نورفلک قبلاً میزبان شرورترین مجرمان دنیا در دههی 1800 بوده است. بدشانسهایی که سر از آنجا در میآوردند، در شرایطی غیرانسانی نگهداری و شکنجه شده و در نهایت به قتل میرسیدند؛ اما برخلاف جزایر دیگری که در این فهرست ذکر شد، مردمان محلی از شایعات وجود فعالیتهای ماوراءالطبیعی برای جذب گردشگر استفاده کردند. در حدود 30000 گردشگر هر سال بهجزایر نورفلک میروند تا روح پیدا کنند.
آیا تاکنون چیزی دربارهی هر کدام از این جزیرهها شنیدهاید؟ آنقدر شجاعت دارید که از نزدیک آنها را ببینید؟ در بخش نظرات پاسخ سوالاتم را بدهید!
منبع: چطورپدیا